راهبردهای ارتباطی خلاق چیست؟ و چرا اهمیت دارد؟

سازمان‌ها و موسسات بزرگ برای در امان ماندن از آسیب رسانه و برای رشد بیشتر به استراتژی و مدیریت پیام در رسانه نیازمندند. در این مقاله قصد داریم تا به زبانی ساده در ابتدا اهمیت پیام در رسانه را یادآوری کنیم و سپس راهبردهای ارتباطی خلاق را بیشتر توضیح دهیم.

پسرکی به نام مارشال

در روزگارانی نه چندان دور، مارشال در یکی از شهرهای کانادا به دنیا آمد. پسرکی مو طلایی و گوش حرف کن! پدر مارشال یک معامله کننده املاک بود. حتما می‌دانید که رمز موفقیت یک مشاور املاک، توانایی برقراری ارتباط موثر با مشتریان یا همان زبان چرب و نرم خودمان است. روزی پدر مارشال در کار خود ورشکسته شد و از روی اجبار به ارتش رفت.

بگذارید این گونه فکر کنیم که مارشال در آن روز نحس آنجا بود، در دکان پدر!  درست در همان زمانی که پدر در یک رویداد حساس، نتوانست جمله‌ای موثر بگوید، یا استراتژی قدرتمندی را در پیش بگیرد و شکست خورد.

شاید مارشال شکسته شدن پدر را در اثر این ناتوانی دیده و آن‌گاه بوده که متوجه اهمیت ” پیام” شده است. لابد مارشال اشک‌های پنهانی مادر را در فراق پدر دیده و شاید شب‌هایی را با کابوس کشته شدن پدر در جنگ صبح کرده است. کسی چه می‌داند؟

حتما در خلال شب بیداری‌هایش با خود می‌گفته: اگر پدر می‌توانست در رقابت با آقای جونز پیروز میدان شود و عمارت گرانقیمت فراگمور را بفروشد، حالا داشتیم در سواحل هاوایی فیش اند چیپس می‌خوردیم، نه اینکه پنیر کپک زده‌ای را در کلبه‌ای نمور سق بزنیم!

هر چه که بود مارشال بیش از هرکس دیگری در آن سال‌ها، متوجه نقش موثر پیام در ارتباطات شد. او بقیه سال‌های عمر خود را صرف فهم همین موضوع کرد.

مارشال پیشگوی بزرگ

هربرت مارشال مک لوهان حالا بزرگ شده و محققی است که قصد دارد پرده از یک پیشگویی بزرگ بردارد.

او ادعا می‌کند در سال‌های آینده جهان به اندازه‌ی دهکده‌ای، کوچک خواهد شد.

احتمالا برخی مسخره‌اش کرده‌اند و گفته‌اند چشم نخوری نوستراداموس کوچک! مگر می‌شود 5 قاره پهناور و مایل‌ها وسعت خاکی و آبی را در دهکده‌ای کوچک جای داد؟ ساقی‌ات را تعویض بنما!

اما مارشال قاطعانه روی حرف خودش ایستاده و گفته جهان از عصر صوت گذر کرده و به عصر ادبیات رسیده است، سپس از این عصر نیز گذشته و به عصر کنونی که عصر چاپ می‌باشد رسیده. زنهار! کمربندهای خود را محکم ببندید و صندلی‌ها را به حالت اولیه خود بازگردانید که هم اکنون در حال رسیدن به عصر الکترونیک هستیم.

مارشال در راستای اثبات پیشگویی خود کتابی نوشت و اسم آن را کهکشان گوتنبرگ نام گذارد. او تاکید کرد: در حال گذار به سوی عصر الکترونیک هستیم، عصری که در آن همه‌ی افراد از طریق تکنولوژی با هم در ارتباطات هستند.

دهکده جهانی و شلیک هجمه‌ها

خدایش بیامرزد. مارشال را می‌گویم. او35 سال قبل از اینکه اینترنت وارد عرصه‌ی ارتباطات شود، ظهور آن را پیش‌بینی کرد. همین طور دهکده جهانی را.

برای توضیح دهکده جهانی؛ به یاد بیاورید که زنی گمنام در سویی از کره‌ی زمین، داوطلب تزریق واکسن کرونا شود. یک هزارم ثانیه زمان لازم است تا مردم تمام دنیا_حتی در این سوی کره خاکی که خودمان باشیم_ تصویر آن زن را ببنیم و بابت شهامتش او را بستائیم. در کسری از ثانیه این زن گمنام به چهره‌ای مشهور تبدیل شده است. حالا ما چیزهای زیادی درباره او می‌دانیم. از هدفش برای انجام تزریق و حتی جزئیات بیشتر مثل اینکه او مادر دو بچه است و بابت این آزمایش هم پولی نگرفته است!

همان طور که می‌بینید سرعت انتقال پیام‌ها آنقدر زیاد شده که مسافت در برابرش سر تعظیم فرود می‌آورد.

همچنین حالا دیگر پیام‌ها از مرزها خارج می‌شوند، نمی‌توان جلوی آنها را گرفت، راه خودشان را پیدا می‌کنند! و این شاید بزرگترین موهبت برای دموکراتیزه شدن دانش برای بشریت باشد.

پادشاهی به نام انگشت!

مارشال به واقع پیامبر پیشگوی عصر نوین بود. او چندین سال پیش جمله‌ای را گفت که بسیاری از محققین علوم ارتیاطات و تبلیغات به تازگی به آن رسیده‌اند. آن جمله این بود: “رسانه همان پیام است”.

جملات قصار او بسیار است، او در جمله معروف دیگری می‌گوید: “ابتدا انسان، ابزارها را می‌سازد و سپس این ابزارها هستند که انسان را می‌سازند.”

به راستی چنین نیست؟

انسان اینترنت و شبکه‌های اجتماعی را ساخت و حالا همه‌ی ما افرادی هستیم که بسیاری از زوایای زندگی‌مان تحت تاثیر آن و یا زاییده‌ی آن است. تنها یک کلیک در اثر لمس انگشت بر دستگاهی الکترونیک می‌تواند همانند عمل کردن چاشنی یک بمب، فاجعه به بار آورد.

رسانه به منصه ظهور رسید، کاربران زیادی پیدا کرد و حالا حیات بسیاری از سازمان‌های بزرگ و طویل در گروی آن است. مارشال آسوده بخواب! که اکنون اهمیت پیام و رسانه بر همگان مشخص شده است.

همچنان که روی خوب سکه حاکی از مزایای خوب اینترنت برای اطلاع‌رسانی آزاد، رشد و دیده شدن کسب و کارها و… است، این سکه روی بدی هم دارد.

رویی که در آن جریان سازی خبر برای تخریب افراد و سازمان‌ها یکی از آنهاست. خودکشی مجری انگلیسی در اثر دریافت کامنت‌هایی غیرمنصفانه، ورشکستگی بانک‌های بزرگ بر اثر انتشار خبری غیر واقعی و صدها نمونه‌ی واقعی دیگر همه مثال‌هایی هستند که می‌توانند نشان از آثار بی رحم اینترنت داشته باشند. اما چه باید کرد؟

تایپ کلمه‌ای از سوی کاربری در قا‌ره‌ای دور می‌تواند منجر به مرگ کسی شود که حتی او را ندیده است!

کافی‌ست هوشمندانه عمل کنید

پیام را چون اسبی سرکش ببینید. مراقب باشید! زیرا اگر افسار آن از دست‌تان در برود، این اسب سرکش چهار نعل می‌تازد و آن چنان از بالا به پایین پرت‌تان می‌کند که دیگر یارای بلند شدن نداشته باشید.

این امر بیش از هر چیز، برای سازمان‌ها وموسسات بزرگ و افراد دارای مقام و قدرت اهمیت دارد. بروز یک خطای انسانی از سازمان یا مسئول، یک شایعه، یک رقیب بی‌اخلاق یا یک حزب مخالف، به تنهایی کافی‌است که در چند ثانیه باعث فروپاشی شما شود، اگر با آن اصولی مقابله نکنید.

راهبردهای ارتباطی خلاق چه صیغه‌ای است؟

راهبردهای ارتباطی خلاق در کلامی ساده؛ راه نجات از چالش‌ به وسیله رسانه است. ممکن است در برخی سازمان‌ها بخشی به این نام وجود داشته باشد. حتی احتمال دارد برخی سازمان‌ها این مسئولیت را به روابط عمومی‌شان واگذار کرده باشند و حتی ممکن است هنوز برخی از آن و تاثیر شگرف آن در رشد خود بی‌خبر باشند. در مقاله‌های آینده درباره این موضوع بیشتر خواهیم گفت.

این مقاله توسط محدثه انبیائی در وب‌سایت DM360 تالیف گردیده است. کپی با ذکر منبع بلامانع است.